همیشه کسی هست که دلش مال تو باشد.
شاید کسی که روبروی تو پلک هایت را می شمارد
عاشقت شده باشد!
اکنون که در نگاه زلالت شناورم
دیگر برای دیدن تو محتاج چشم خیس خودم نیز نیستم!
دیدنت بزرگترین آرزوی من است
خدا راچه دیدی شاید همین فردا
از شرقی ترین افقی که می شناسم
ـ بعد از باران های پیاپی من ـ
رنگین کمانی از تو
جهان را به رقص در آورد، بانو !
من منتظرم!...
امروز خورشید را می بینم
و بارانی که خواهد بارید.
امروز کودکانه می خندم و می گریم
و هیچ کس سرزنشم نمی کند.سنگم نمی زند.
امروز دوباره دلم را می بینم
که کوچه کوچه تو را
که آغاز خودم هستی جستجو می کند.
امروز ...
کاش همیشه امروز بود!...

نظرات شما عزیزان:
|